از کودکی آرزویی دست نیافتنی داشتم و آن دیدن آینده بود. هر نوع پیشگویی را می دیدم با حس درونی ام از آنها میگذشتم چون کامل نبودن، روزی با آسترولوژی آشنا شدم آموزش پایه ای دیدم و به آرزوی کودکی ام رسیدم و از آن روز شروع به دیدن بیشتر کردم و هر چه بیشتر میدیدم بیشتر احساس تنهایی در زمین میکردم چون به مرور زمان دیگر کسی زبانم را نمی فهمید و من که به آرزویم رسیده بودم کسی برای هم صحبتی نداشتم چون من در ذهن کلامم چیزی جز سیارات و تأثیرات نبود و در نهایت برای رشد خودم و دیگران شدم پیام رسان کیهانی و از زبان آنها شروع به دیدن چارت عزیزانی که این انتخاب را داشتند که از آینده شان بدانند کردم و این کار چیزی جز ارضای روحم نبود و هر روز بیشتر رشد میکردم و آگاه تر میشدم با هر چارتی که میدیدم رشدم در این خدمت بیشتر و بیشتر می شد و امسال بعد از ده سال انتخابی بزرگ داشتم و توانستم موناسترو را خلق کنم و با افتخار به تمام سالهای گذشته زندگیم که با تمام لذت ها و چالش هایش مرا به این رشد رساند تا بتوانم آگاهانه راه رسالتم را انتخاب کنم رسالتی که برای من است و خدمتی که به دنیای خودم و اطرافم خواهم کرد و امروز قدردان تمام کائناتم که من را صدای خود کردند و مرا در مسیر رشد و آگاهی قرار دادند تا بتوانم همکلامانی بیشمار داشته باشم تا بتوانیم بر روی این زمین خاکی با کلام کیهانی صحبت کنیم و این افتخاریست برای من و هدف و رسالتم از این کار اینست که همه با همه وجود این را درک کنیم.

همه ما زمانی که به این دنیا قدم گذاشتیم گم شدیم و همه چیزی نیستیم جز سرگردانانی در این کره خاکی که روحمان درکی از آن  ندارد و چون این روح در جسم ما اسیر و گم شده است ، هدف و رسالتش را نمی شناسد و مهمتر از اون خودش را نمی شناسد و با تمام آسیبهایی که از کودکی تا بزرگسالی در این زندان بزرگ داشته تصور می کند دنیایش همین زندان است و فراموش کرده چقدر روح بزرگ و الهی دارد و نمی داند چطور می تواند خود واقعی اش را پیدا کند و با روح بزرگش زندگی خارق العاده ای را برای خودش و دیگران خلق کند . آسترولوژی این امکان را به ما میدهد تا خود واقعی مان را که در خودمان گم کرده ایم پیدا کنیم و براساس منحصر به فرد بودن خودمان دنیایی را خلق کنیم که حتی تصور کردنش امروز برای بسیاری سخت است.